"نگاه زن" منعکس کنندۀ نگاهی نو  زنان افغان                           .

مصاحبه با اورانوس مصمم، گویندۀ موفق تلویزیون آریانا

 

اورانوس مصمم : گوینده گی یک شغل بسیار خوب و سنگین برای زنان و دختران است

 


حضور زنان و دوشیزه گان جوان و مستعد در نهادهای فرهنگی مخصوصا رسانه ها، موفقیت های چشم گیری است که قشر زنان از آن بهرمند میباشند. رسانه های تصویری چون رادیو و تلویزیون نیز تاثیرات مهم در رشد آگاهی عامه داشته است و این رشد را می توان عمدتا مدیون حضور زنان و دختران در این مشاغل دانست.هرچند این طیف در چند سال اخیر قربانیانی را داشته است اما همت و هدفمند بودن از مواردی است که زنان در این عرصه ها به آن عمیق و بنیادی می اندیشند.

در گفتگوی ذیل که با اورانوس مصمم از ژورنالیستان موفق رادیو و تلویزیون داشته ایم موضوعات مهمی چون تاثیر حضور زنان در رسانه ها مخصوصا رادیو و تلویزیون را مورد بحث قرار دایم . صمیمانه این گفتگو را برای شما تقدیم می نماییم:

 

 

1-      از چه زمانی به گوینده گی آغاز کردید و چگونه وارد این دنیای هنری شدید؟

 

جواب : از مدت پنج سال به گوینده گی در تلویزیون آغاز کردم . فکر میکنم کسب شهرت خواست هریکی از انسانهاست . انسانها همیشه می خواهند تا به مدارج عالی پیشرفت ها دست یابند . خودم گاهی فکر نکرده بودم که گوینده شوم اما وقتی تازه جوان شدم خانواده ام به من گفتند که " من" میتوانم یک گوینده ی خوب باشم به نظر آنان ویژه گی های یک گوینده در وجود من دیده می شد.  

 

2-      علاوه بر خوانش خبر، فعالیت دیگری را نیز روی دست دارید؟

 

جواب : در حقیقت کار را از ویراستاری تصاویر در تلویزیون آریانا آغاز کردم به این معنا که یک ویراستار تصویر هم هستم . در همین وقت خانواده و همکاران بنده را تشویق به خوانش خبر و مطالعه ی ژانرهای خبری کردند . وقتی برای اولین بار به تلویزیون ظاهرشدم بیشتر تشویق شدم و این تشویق بود که تا امروز به این کار ادامه میدهم. اما فعلا به کار ویراستاری توقف داده ام زیرا نمیتوانم همزمان دو کار را انجام دهم از سوی مادر یک طفل نازنین خود هستم مصروف تربیت وی هستم از سوی خانم یک خانه که میدانید یک خانم چقدر مسوولیت دارد. در کنار این همه هنگامیکه وقت برایم مساعد می شود ادبیات پارسی را مطالعه میکنم  تا در کاربرد و تلفظ کلمات اشتباه را مرتکب نشوم. در عین حال همیشه می اندیشم تا یک مجری خوب برنامه های تلویزیونی نیز باشم اما تا هنوز به این خواست خود دست نیافته ام اما در این راه سعی میکنم.

 

3-      وقتی اولین بار صدای خودت را از تلویزیون شنیدی چه احساسی داشتی؟

 

جواب : در کنار اینکه احساس خوشی و سرور کردم اما متوجه می شدم که چگونه اشتباهات خود را رفع سازم. زیرا همینکه میگویند انسان از اشتباه خالی نیست.

 

4-کار شما همراه با شهرت است، زمانی که شما را مردم در محیط غیر از کار می بینند چه نوع برخوردی با شما دارند؟

 

جواب : مردم افغانستان خیلی مردم صمیمی وخوب هستند . از احترام مردم نسبت به خودم بسیار راضی هستم ، احترام مردم کشورم باعث علاقمندی بیشتر من در کارم است .امید وار هستم که بتوانم رضایت خاطر مردم خود را با خوانش خبر و دکلمه ی اشعار ناب پارسی  و هم چنان اجرای برنامه های تلویزیونی ادا کنم.

 

4-      توانمندی اولیه ی یک علاقمند به گوینده گی برای شروع کار چه چیزی باید باشد؟

 

جواب : همان طوریکه  همکا رانم در تلویزیون آریانا که  همیشه می گویند که سه چیز در خوانش خبر نقش مهم دارد که عبارت از " صدا ، سیما و سواد " است ، این سه عنصر مولفه های اساسی برای خوانش خبر در تلویزیون را تشکیل میدهد. من هم به این نظریه ی علمی موافق هستم. در عین حال می خواهم اضافه کنم ، که عشق و علاقمندی به کار و مسکلک نیز نقش به سزایی میتواند داشته باشد که این علاقمندی در من وجود دارد.

 

5-      یک گوینده ی خوب چه ویژه گی هایی باید داشته باشید؟

 

جواب : برعلاوه ی که معیارهای ذکر شده  ، یک گوینده ی خوب مطابق به روحیه و روال یک خبر خود را عیار بسازد . مثلا وقتی خبر خوش را می خواند . خوشی و سرور در جبین گوینده ظاهر شود . وقتی یک خبر بد یا ناخوش آیند را به خوانش میگیرد در این صورت نباید اظهار خوشی نماید. هم چنان در پوشیدن لباس و میک اپ زیاد توجه داشته باشد. از آنجاییکه گوینده گان خبر مردمان سیاسی و دپلوماتیک خوانده می شوند لذا ضرور است در استفاده از لباس در هنگام خوانش خبر معیارهای سیاسی و دپلوماسی را مراعات کنند.

 

6-      آیا در نحوه ی ارایه ی خبر؛ سبک های خاصی نیز وجود دارد یا خیر؟

 

جواب : بلی : نمیتواند سبک ها همه یک رنگ و یک نواخت باشند هرکس سبک خاص خود را در ارایه ی خبر می داشته باشد. اما از لحاظ مسلکی خوانش خبر ژانر ویژه ی خود را دارد که گوینده باید به ژانر خبری آشنا باشد. اما چیزی که من می خواهم اضافه کنم این است که یک گوینده ی تازه کار بایست از گوینده ی مورد علاقه ی خود تقلید کند. این تقلید میتواند گوینده را به هدف نهایی اش برساند. در عین حال میخواهم اضافه نمایم که هر قدر که گوینده ی خبرها با حرکات و به اصطلاح ژست های آزاد خبر بخواند به همان پیمانه خود گوینده احساس آرامش میکند و هم چنان بیننده لذت بیشتر می برد.

 

7-      دکوریش در بسیاری از گوینده گان رسانه های تصویری جهان توسعه یافته است . آیا دیکور یک گوینده نیز در تلویزیون آریانا وجود دارد؟

 

جواب : دکوریش واقعا در کیفیت تصویر و زیبایی تصویر نقش به سزایی دارد امید برین است که با افتتاح تعمیر جدید تلویزیون آریانا که به معیار های یک تلویزیون ساخته شده است از دیکور استفاده به عمل آید. در قسمت کروماکی باید عرض کنم که اگرچه این یک تکنالوژی جدید و مدرن است اما نمیتواند زیبایی  های دیکور را بگیرد.

 

8-      آیا شده است که خبری برای خودتان نیز تکان دهنده باشد درست زمانی که خودتان اخبار را میخوانید؟

 

جواب : بلی چندین بار چنین اتفاق افتاده است . اول اینکه از خوانش خبرهای کشت و خون ناراحت می شوم و اما چندین بار اتفاق افتاده است که در هنگام خوانش خبر از سوی همکارانم در بخش خبر تلویزیون آریانا  یاد داشت برایم سپرده شده تا به خوانش بگیرم و این به روحیه ی من تاثیر گذاشته است . اما حالا تقریبا این به یک حالت عادی برایم تبدیل شده است . به هرحال خبر ناخوش در عین حال مهم انسان را تکان میدهد. به ویژه خبرهای مربوط به تلفات انسانی خصوصا کودکان ، زنان و کهن سالان من را اذیت میکند.

 

9-      آیا شده است در حین اجرای برنامه ناگهان به خنده بیفتید؟

 

جواب : بلی چنین چیزی بوده اما با یک تبسم مختصر .

10-  بهترین خاطره ی تان از دوره کاری تان در تلویزیون چیست؟

 

جواب : بهترین خاطره ی من در محیط تلویزیون آریانا همانا اکادمیک بودن این محیط است . محیط آریانا واقعا یک محیط سالم ، اکادمیک ، و صمیمی است . تلویزیون آریانا به مثابه ی یک مرکز اکادمیک و کانون علمی برای جوانان مبدل شده است . بسیاری از کارمندان ودست اندرکاران، از این تلویزیون چیز های آموختند و مصدر خدمت گردیدند. وقتی برای کسی در این محیط به خصوص در بخش خبری این تلویزیون مجال کار و همکاری میسر شود انسان به خود می بالد. در پایان میخواهم یاد آورشوم که دقت ، موشگافی و مهربانی آقای میرزایی مدیر خبر در تربیت و بالا بردن ظرفیت کاری نطاقان ، ژورنالستان و سایر دست اندرکاران این شبکه قابل قدراست. زیرا وی می کوشد تا جوانان در کنار اینکه کار میکنند حتما باییست یک چیزی بیاموزند.

 

نظرتان در رابطه به حضور زنان و دختران در مشاغلی چون گوینده گی چیست؟

 

جواب : گوینده گی یک شغل بسیار خوب و سنگین برای زنان و دختران است . هرکس که توان ، استعداد واجرای این شغل را داشته باشند باید کار را در رادیو ها و تلویزیون ها آغاز کنند. زنان نسبت به مردان مهربان تر اند صدای زنان از طریق رادیو و تلویزیون برای شنونده ها و بیننده گان جالب تر وشیرین تر است . قشر زنان نیمی از پیکر جامعه را تشکیل داده اند بیایید با یک صدا این اصل را بالای مردان بقبولانیم.

 

 

 




هیلاری کلینتون، زنی با سیاست های آهنین


مروری بر سرگذشت زندگی سیاسی هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا

 

"هیلاری رودهام کلینتون" نام آشنایی برای مردم جهان مخصوصا مردم افغانستان است. او در رقابت های سخت انتخاباتی در مقابل حریفان خود تلاش های زیادی را به خرچ داد و نفوذ فوق العاده خود را در میان مردم امریکا بوجود آورد. با پیروزی باراک اوباما وی با مهارت سیاسی با سیاست های رقیب پیشین خود همنوا و خود را وارد میدان سیاست های بین المللی نمود، وزارت امور خارجه مسوولیتی بود که اوباما به وی تفویض نموده و عملا این زن سیاسی با درایت خاص خویش توانست موفقیت دیگری را از آن خود نماید. خانم کلینتون فرد نا آشنا به سیاست نبود وی در سالهای ریاست جمهوری همسرش بیل کلینتون و حتی قبل از آن بصورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیرات فراوانی بالای سیاست های داخلی و خارجی دولت امریکا داشته است. او در زندگی شخصی خویش عاشقانه اما با تدبیر عمل مینماید، روابط اجتماعی اش  در سطح عالی بوده و ارتباطش با طیف های متعدد مردم بی آلایش و همراه با صمیمیت است. او زنی بافهم، کاردان و سیاستمدار است. منطق بالای سیاسی وی سبب گشت که دموکرات ها نگاه ویژه ای به وی بعنوان یک سیاستمدار آهنین داشته باشد. در اینجا بصورت مختصر به کرونولوژی زندگی سیاسی هیلاری کلینتون میپردازیم؛

 هیلاری کلینتون  متولد ۲۶ اکتبر ۱۹۴۷ در ایالت ایلینوی و اکنون وزیر امور خارجه امریکا است.

وی فرزند نخست دروتی و هیو رودهام بود. هیلاری و برادرانش تونی وهیو در بریج پارک در حومه شهر شیکاگو در ایالت ایلینوی رشد یافت.

بعد از پایان تحصیلات در کالج ولزلی در ۱۹۶۹ او وارد مکتب حقوق پوهنتون ییل شد، و در این مکان برای نخستین بار با بیل کلینتون آشنا شد. او در سال ۱۹۷۳ دکترای حقوق را از همین پوهنتون دریافت کرد.

بعد از مدتی در آرکانزاس در کنار بیل کلینتون که فعالیت زیادی را برای تبدیل شدن به یک سیاست‌مدار حرفه‌ای آغاز کرده بود مشغول شد.

بیل کلینتون وهیلاری در سال ۱۹۷۵ با هم ازدواج کردند. هیلاری در سال ۱۹۷۶ عضو هیت علمی پوهنحی حقوق پوهنتون آرکانسا و همچنین عضو موسسه حقوقی (Rose law) شد.

در سال ۱۹۷۴ در اوج رسوایی واتر گیت، هیلاری بعنوان دستیار کمیته قضایی کاخ سفید که پیرامون ریچارد نیکسون تحقیق می‌کرد مشغول کار شد. در سال ۱۹۸۰ بیل و هیلاری صاحب دختری به نام چلسی شدند.

در این موقع همسرش بیل کلینتون بعنوان لوی ثارنوال و بعد از مدتی فرماندار آرکانزاس انتخاب شد هیلاری به مدت ۱۲ سال بانوی اول آرکانزاس بود. او همچنین هوادارسرسخت تامین رفاه برای کودکان و آموزش وپرورش مناسب و استاندرد بود.

با انتخاب بیل کلینتون بعنوان ریی جمهور؛ هیلاری بانوی اول کشور شد. او همچنان فعالیتهای عام المنفعه خود را ادامه داد در سال ۱۹۹۳ مسئول گروه ویژه با نام (Health Care Reform) که وظیفه اصلاحاتی را در بخش سلامت جامعه را بر عهده داشت انتخاب شد.

در سال ۲۰۰۰ هیلاری کلینتون بعنوان سناتور ایالت نیویارک انتخاب شد او یکی از اولین زنان منتخب در مجلس سنای ایالات متحده امریکا بود.

خانم هیلاری از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ صاحب‌خانهٔ کاخ سفید و بانوی نخست ایالات متحده بود. پیش از آن وی سمت بانوی نخست ایالت آرکانزاس را نیز داشت و در آن ایالت وکیلی مهم به شمار می‌رفت.

وی تحصیل کرده پوهنتون ییل بوده و از اعضای میانه‌روی حزب دموکرات ایالات متحده امریکا است.


وی پس از یک مبارزه انتخاباتی درون حزبی که ۱۸ ماه به طول انجامید، در تاریخ جون۲۰۰۸ اعلام کرد که به تلاش‌های خود برای احراز سمت اولین رئیس جمهور زن امریکا پایان داده است و از باراک اوباما برای احراز مقام ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا حمایت کرد.

در اول دسمبر سال ۲۰۰۸ باراک اوباما به‌طور رسمی هیلاری کلینتون را به عنوان وزیرخارجه دولت خود معرفی کرد.

وی در سفر ماه می ۲۰۰۹ پرزیدنت اوباما به خاورمیانه در بازدید از مسجدی در مصر با احترام به فرهنگ اسلامی، چادربه سر کرد.

هیلاری کلینتون سفرهای متعددی به افغانستان داشته است. او در روابط سیاسی خود با افغانستان بسیار جدی بود در مراسم معرفی حامد کرزی به عنوان ریییس جمهور انتخابی برای بار دوم اشتراک نمود. وی چهرۀ آشنایی برای جهان و افغانستان است. استراتیژی اوباما در مورد افغانستان را دنبال کرده و مباحث جدی در مورد افغانستان و منطقه را ارائه نموده است.

 

 







مصاحبه مجلۀ نگاه زن با مژگان مصطفوی معین وزارت امور زنان


مصطفوی : ما برای تغییر در نگرش مردم نسبت به زنان باید  یک فرهنگ را تغییر دهیم

کمیسیون اصلاحات اداری به وزارت زنان متعهد شده که خانمها را در پست های ارشد دولتی بپذیرد

 

مصاحبه با معین وزارت امور زنان

وزارت امور زنان در سال 1380 هجری شمسی و با ایجاد دولت موقت به رهبری حامد کرزی به هدف رسیده گی جدی به امور زنان تاسیس گشت. این وزارت در طول ایجاد خود تحولات گوناگونی را سپری نموده است.

 "مژگان مصطفوی" معین مسلکی و پالیسی وزارت زنان و استاد فاکولته ژورنالیزم پوهنتون کابل در مصاحبه با نشریه"نگاه زن"  به نقش وزارت امور زنان در بهبود وضعیت قشر اناث کشور پرداخته و ضمن برشمردن معضلات و مشکلات گوناگون در جامعه؛ طرح های جالب توجه چون؛ پلان ده ساله وزرات و همچنان طرح پالیسی" تبعیض مثبت" را ارایه نمودند. حاصل گفتگوی خبرنگار مجله " نگاه زن"  با ایشان را به شما تقدیم می نماییم:

 

وزارت امور زنان در طول هشت سالی که از ایجاد آن میگذرد تا چه حد توانسته گامهای مثبت و موثری را برای جامعه زنان بردارد؟

 اگر ما دید مقایسه ای نسبت به هشت سال قبل داشته باشیم الحمدالله دستاوردهای خوبی در مورد زنان داشته ایم. مثلا همین که خود وزارت زنان در ساختار تشکیل دولت ایجاد شد؛ یک دستاورد برای زنان محسوب میشود و خوشبختانه به ادامه آن توانستیم برنامه های بسیار وسیعی را در رابطه به حقوق زن و مسایل زنان در جامعه داشته باشیم . در طول سالهای گذشته کار فراوانی صورت گرفت، خوشبختانه قانون رفع خشونت علیه زنان پاس شد و قانون خانواده هم زیر کار می باشد که هنوز تکمیل نشده است.

 ما در طول این هشت سال شاهد حضور خانم ها در پارلمان بودیم، همچنین در طول این سالها 35 درصد ازاطفالی  که به مکتب میروند را دختران تشکیل میدهند. اینها همه میتوانند دستاوردهای دولت در مقابل زنان باشد که طبیعتا وزارت امور زنان نیز در این راستا سهیم میباشد. ما در ریاست های خود بخش های سواد آموزی و بخش اموزش حرفه را پیش بردیم و توانستیم که در این راستا تلاشهایی زیاد داشته داشته باشیم همچنان مطابق پلان انکشافی  و استراتیژی دولت جمهوری اسلامی افغانستان وزارت امور زنان پلان ده ساله خود را تهیه نموده که اگر همکاری خوب نهاد ها را در تطبیق این پلان داشته باشیم شاید ما بتوانیم  در سالهای آینده دستاوردهای بیشتری در زمینه توسعه کشور و توسعه مسایل زنان داشته باشیم.

شما از پلان ده ساله نام بردید در این مورد یک مقدار توضیحات دهید؟

این پلان بر اساس پلان استراتیژی انکشاف ملی افغانستان ساخته شده است. البته ما از اسناد دیگری چون قانون اساسی افغانستان، اهداف انکشاف هزاره سوم میلادی، کنوانسیون سیدا، اسناد توافقنامه بن، و سند جنبش پکن درساختن این پلان استفاده کردیم . در طول دو سال درشش عرصه ی امنیت، حقوق حراست، حقوق بشر، مشارکت سیاسی زنان، توسعه اقتصادی زنان، کاهش فقر، صحت و تعلیم و تربیه؛ مشکلات زنان رادر ولایات شناسایی کردیم . در این شش عرصه که نام برده شد پلانی تدویر گردیده و با دو هزار نفر مشورت صورت گرفت ورکشاپها دایر گردید، برنامه ها در مرکز و ولایات راه اندازی شد تا اینکه توانستیم این پلان  راسال گذشته  به تصویب دولت  برسانیم و چون  وزارت پالیسی ساز می باشد اغلب این پلان ها توسط دیگر نهادها تطبیق میشود وبعدا ما از جریان تطبیق این پلان نظارت و ارزیابی کرده و به دولت اطلا ع میدهیم.

 

بسیاری از نهادها و جریانات سیاسی منتقد دولت براین باور هستند که وزارت امور زنان بر اساس  مصالح سیاسی  و در  نتیجه اجلاس بن ایجاد گردیده است. شما در چه حد میتوانید این نظریه را تایید و یا رد نمایید؟

البته این بحث همیشه هست، ولی واقعیت این است که نه تنها وزارت زنان در افغانستان وجود دارد بلکه در بیش از 60 کشور جهان وزارت زنان می باشد و فعالیت می نمایند که آن هم بنابر مسایل و مشکلاتی در جامعه می باشد. به تعبیر واضحتر، اگر زمانی ما هیج مشکلی در مورد مسایل زنان در جامعه نداشته باشیم شاید نیازی هم به این وزارت نداشته باشیم اما ما امروزه مشکلات فوق العاده در امور زنان داریم به اندازه ایکه ما میتوانیم درمورد رفع این مشکلات کمک نماییم،  شاید دیگر نهادها نتوانند به آن رسیدگی کنند .

 

   خشونت ها در مورد زنان از جمله مسایلی هست که در افغانستان شیوع بسیار زیاد دارد؛ وزارت امور زنان در این راستا چه اقدامات اساسی و بنیادین را داشته است؟

مسأله  خشونت نه تنها در افغانستان که در دیگر کشورها هم و جود دارد و اینکه درکشور ما کمی بیشتر باشد شاید دلایل مختلف داشته باشد.  هنوز جامعه؛ صد در صد از مسایل اسلامی آگاهی کامل ندارند، هنوز ما در یک جامعه قبیلوی زندگی میکنیم که عرف و عنعنات، هنوز هم در بخشهای مختلف کشور حاکم است و به این صورت حقوق زنان بسیار پایمال میشود. برای اینکه ما چطور بتوانیم خشونتها را کاهش بدهیم به نظر من این دستاوردهایی که در قسمت اول برشمردیم بیشترین تاکید ما در تدویر ورکشاپها ، سمینارها و آگاهی های عامه و کمپاینها به این خاطر بوده که ما بتوانیم مردم را متقاعد سازیم که زنها هم برای خود حقی دارند که این حق را خداوند و دین مقدس اسلام برایشان داده است. اگر ما بتوانیم هر چه بیشتر ذهن مردم را روشن بسازیم  ما موفق هستیم و یک گام اساسی برداشته ایم وهنوز هم آن را ادامه میدهیم. تغییر در نگرش مردم  نسبت به مسایل زن ار جمله موضوعاتی است که برای تغییر در نگرش مردم ده سال  و یا بیست سال کافی نیست، ما برای تغییر در نگرش مردم نسبت به زنان یک فرهنگ را باید تغییر دهیم که ما چگونه به زن آن ارج و مقامی را بدهیم که اسلام داده است و متاسفانه همانطور که شما شاهد بوده اید قضایای بیشماری از خشونت بر علیه  خانمها به ما مراجعه میکنند و در سال صدها و هزارها قضیه به ما میرسد. زنان مورد لت و کوب قرار میگیرند و ما از راههای مختلف همراه آنان همکاری میکنیم، طور مثال آنها را به مراجع عدلی و قضایی معرفی میکنیم، برای آنان وکیل مدافع میگیریم و تعدادی از آنان را که واقعا در معرض خطر هستند  به خانه های امن معرفی میکنیم . مشکلاتی که بیان شد دوامدار بوده  و امید وار هستیم تا جامعه ما، نگرش خود را نسبت به زن تغیر دهند. همچنان که آیه  کریمه قران شریف میفرماید: "هیچ تبعیضی بین بشر نیست مگر به تقوا و ایمان بالاتر" .اگر ما بتوانیم این آیه مبارکه را در جامعه خود تطبیق کنیم شاید ما بتوانیم خشونتها علیه زنان را کاهش بدهیم.  خوشبختانه وزارت زانان برای خانم ها مرکزی است که به آن مراجعه می کنند و به مشکلات شان رسیدگی میشود. در طول پنجاه سال گذشته ریاست حقوق بشر و وزارت امور زنان نبوده به همین خاطر قضایا در سطح جدی آن ثبت نمی شد و نمی توانستیم آمار و ارقام بدست بیاوریم.

 

سوال: در دوایر حکومتی و غیر حکومتی تبعیضاتی علیه زنان وجود دارد به نظر شما چطور میشود علیه این پدیده نرم در راستای خشونت منفی برخورد صورت بگیرد؟

 

در جامعه ما خشونت ها تنها خشونت های خانوادگی نیست بلکه در محیط کار هم خشونت هایی وجود داشته دارد. در این راستا ما تلاش داریم که ذهن افراد شاغل را در جامعه روشن سازیم. ما ورکشاپ ها و جلسات مختلفی روی مسایلی چون جندر در ادارات دولتی و یا غیر دولتی برگزار نموده ایم و تلاش داریم تا از یک پالیسی به نام پالیسی" تبعیض مثبت" استفاده کنیم که تا در یک مدت زمانی از خانمها حمایت کنیم. فرض مثال ما با کمیسیون اصلاحات اداری تفاهم نامه ای را امضا نمودیم که در آن کمیسیون اصلاحات اداری به وزارت زنان متعهد شده که خانمها را در پست های ارشد دولتی بپذیرد و کمک کند که ما خانم های بیشتری در این پست ها داشته باشیم؛ مثلا در امتحانی که از جانب این کمیسیون اخذ میگردد، عین نمره را اگر یک مرد و یک زن میگیرد یا حتی تا چند نمره ای از آن خانم کمتر میباشد امتیاز مثبت به زن داده شود که در پست های بلند کار کند، چون اگر زیر دست نباشد و در پست های بلند کار کند و استعداد و توانی اش را داشته باشد؛ ارتقای ظرفیت به او داده میشود تا او وظایف را پیش ببرد شاید او بتواند  از حقوق خود بهتر دفاع کند و از حقوق دیگر همکارانش نیز بیشتر دفاع کند. البته این پالیسی "تبعیض مثبت" برای همیشه نخواهد بود تا زمانیکه یک مقدار مشکلات زنان کاهش یابد این پالیسی ما تطبیق خواهد شد.

 

سوال: برخی کشور های حمایت کننده ی افغانستان و برخی رسانه های غربی مدعی هستند که در رابطه به حمایت از زنان کاری صورت نگرفته و عملا، زنان این کشور در مشکلات فراوان بسر میبرند. ارزیابی شما در مورد این ادعاها چیست؟

 

جواب: مشکلاتی که بوجود آمده است در نتیجه عدم درست مصرف بودیجه از سوی انجوها بوده است. این بودیجه ها از طریق انجوها به مصرف می رسیده و این موسسات خود را در قبال  وزارت زنان متعهد نمی دانستند. فرض مثال این انجوها به وزارت امور زنان و یا دیگر نهادهای حکومتی گزارشدهی نداشته اند مثلا میرفتند یک پروپوزل درست میکردند و از جایی فند میگرفتند بدون اینکه هماهنگی داشته باشند .این پول ها  بدون اینکه وزارت زنان در جریان باشد به مصرف میرسید. اگر بودیجه ای در طول این هشت سال در جهت صحیح هدایت میشد و اگر تمام پروژه های زنان که پول داده میشد با وزارت زنان هماهنگ می شد، هم از تکرار پروژه ها جلوگیری میشد و هم ما می توانستیم نتیجه خوبی داشته باشیم فرض مثال ما در یک ولایت در طول یک سال هفت یا هشت بار برنامه ی محو خوشنت داشته ایم، خوب است که این برنامه ها باشد اما به این تعداد شاید ضرورت نباشد . به این خاطر مشکل اصلی در عدم کار انجوها در هماهنگی با دولت بود و این باعث شد که ما دستاوردهای خوب کمتر داشته باشیم و من فکر میکنم که در سالهای آینده برنامه طوری باشد که تمام انجوها و نهادها به دولت گزارش دهی داشته باشند و پلان ها و برنامه های انجوهای مربوط به زنان با این وزارت هماهنگ باشد شاید ما از این طریق به موفقیت های چشمگیرتری در راستای مسائل زنها دست یابیم.

 

مشکلات فراوانی را ما در سطح شهر میبینیم از جمله موجودیت زنان گدا، معتاد، فراری و مجرم که اینها بعنوان یک معضل اساسی در جامعه شمرده میشوند. وزرات امور زنان تا چه اندازه در رفع این مشکل گام هایی را برداشته است؟

البته واقعا این موضوع را میتوان بعنوان یک معضل اجتماعی مطرح کنیم. شاید یکی از پیامدهای جنگ، همین موضوع باشد ما یک بار  در چند سال قبل این گداها را جمع آور ی کردیم و تعدادی از آنان را برای کار و برای نهاد های مختلف فرستادیم.  در طول سال گذشته نیز ما عضو کمیسیون منع گدایی بودیم که در این کمیسیون افراد ما فعالانه عضویت داشتند. خود من و تعدادی از پرسونل وزارت زنان به کمیته تفکیک می رفتیم و به گداهایی که توسط پولیس به سره میاشت می آمدند رسیده گی می کردیم. متاسفانه در اینجا با توجه به آمار و ارقام موجود و مصاحبه هایی که صورت گرفت به این باور رسیدیم که اینها گدایان حرفوی بوده اند یعنی اینها نیازمند پول نیستند ولی تعداد افراد مستحق، بی بضاعت و فقیری نیز در بین شان بود. موسسه محترم سره میاشت در قسمت گدا های حرفوی همراه ما همکار ی های فراوانی نموده و توانستند که تعداد بسیاری از آنان را به سمت حرفه های کاری سوق داده و تعدادی را نیز در خود مرستون هایشان جذب نمایند و همچنان تعدادی را که گدا های متکرر بودند و چند بار دستگیر شده بودند اینها را به پولیس و وزارت داخله معرفی کردیم تا زندانی شوند و به این شکل خانم هایی هم که در اینجا بودند زمینه کار برایشان بوجود آمد ولی باز هم این پدیده شوم هنوز هم از بین نرفته و ما می بینیم که تعدادی از خانم ها وجود دارد و سعی بر این است که ما بدیل گدایی را برایشان پیدا کنیم که اگر گدایی نکنند چه کاری را باید انجام دهند. وزرات زنان در قسمت اکثریت این خانم ها برنامه هایی را انجام داده  ولی آنهایی که حرفه ای هستند خانه دارند زندگی دارند اطفال را کرایه میگرفتند و ما با بسیار فعالیت های وحشتناکی روبرو شدیم. این زنان اطفال را کرایه میکردند مواد مخدر به آنان میدادند و در روی سرک اینها را میخواباندند. طبعا وزارت زنان در قبال رفع مشکلات تمام زنان طرح های متعددی دارد و با این باور حرکت نموده و در راستای هدف خود می کوشد.

 

سوال: در اخیر نظر شما را در مورد انتشار مجله ای چون نگاه زن را در افغانستان چگونه می بینید؟

بعنوان یک زن افغان که می بینم اولین نشریه نگاه زن چاپ میشود به تمام دست اندر کارانش آرزوی موفقیت می نمایم. امیدوارم که نشریه شما دریچه ای باشد بسوی اعاده ی حقوق زنان. در این نشریه بیشتر مطالبی داشته باشیم که برای زنان مفید و موثر واقع شود تا زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بتوانند توانایی های خود را بالا ببرند تا در این راه توسعه و پیشرفت داشته باشند . آرزو دارم که خواهران عزیز ما با استفاده از مطالب شما توانمندی های خود را افزایش دهند؛ چرا که ما در طول سالهای گذشته نشریات زیادی داشته ایم اما متاسفانه از نظر کمیت رشد  خوب اما از نظر کیفیت دچار مشکل بوده ایم .  امیدوار هستم که یک نشریه خوب و با کیفیتی چون نگاه زن برای خواهران خود داشته باشیم که به مسائل زنان با نگاهی بسیار عمیق وبنیادی نگاه کند و بتواند مشکلات آنها را رفع کرده و وسیله خوبی برای توسعه ی کشور نیز باشد.

           




مصاحبه با شکریه بارکزی وکیل پارلمان

شکریه بارکزی: به خانم هایی که سیاسی باشند و سیاسی بیندیشند ضرورت داریم

زنان با وجود سپری کردن مشکلات زیاد در دوره های مختلف سیاسی افغانستان اکنون با توجه به ناملایمات گوناگون، جایگاه نسبتا خوبتری را دارا گردیده اند.حضور زنان در پارلمان کشور یکی از نمونه های بارز این حضور می باشد. هر چند سختی ها، تهدیدات و مشکلات مشخصی متوجه قشر زنان بوده است اما این موضوعات مانع رشد کیفی نبوده و فعالیت ها ی زنان بیش از پیش دگرگون های مثبت و قابل ملاحظه ای در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی کشور داشته است.

مشکلات زنان در افغانستان، چالش های اساسی و نگرش سیاسی زنان در کشور از جمله مباحثی است که در گفتگوی مجله نگاه زن با خانم شکریه بارکزی از فعالان و مدافعان حقوق زنان وهمچنان وکیل پارلمان صورت گرفته است. خانم بارکزی عوامل متعددی را برای انکشاف حقوق زنان و همچنان راهیابی به هرم قدرت در این مصاحبه بازگو میکند. مصاحبه ای که با وی ترتیب یافته بصورت مشروح بوده که توجه شما را به این گفتگو جلب میداریم:


 

سوال: در ابتدا مایلیم که خودتان را بیشتر به خواننده گان محترم معرفی نمایید.

 

من تعلیم یافته و تحصیلکرده در افغانستان هستم. در شهر کابل به دنیا آمدم ، درس را در لیسه عالی ملالی به اتمام رساندم و تحصیلم نیزدر پوهنتون کابل در رشته زمین شناسی است. زمانی که یازده سال عمر داشتم نویسندگی را شروع کردم.جریانات سیاسی کشور را تعقیب کردم. متاسفانه افکار خودم را به هیچ جریانی مطابق ندیدم مگر اینکه یک جریان سیاسی به نام خط سوم وجود دارد که خودم در رأس آن قرار دارم و دیگر همکارانم در داخل شورا و خارج از ولسی جرگه. همچنان از فعالیت های اجتماعی و فرهنگی من هجده سال سپری میشود. مبارزه پیگیر برای اعادۀ حقوق زن در افغانستان داشته و دارم. خانمی هستم که از لحاظ فکری افراطی نمی اندیشم، آزادی را دوست دارم و آزادی به تعریف من آزادی اندیشه ، باور و آزادی سیاسی می باشد.  ازدواج کردم و سه طفل دارم.

 

سوال : ارزیابی شما از حضور زنان در پارلمان کشور چیست؟

 

من نمی توانم حضور زن را از مرد جدا بسازم بخاطر آنکه پارلمان مظهر ارادۀ ملت است و نمایند گان ملت این اراده را تمثیل میکنند. ما بخشی از این ملت هستیم و باید حضور داشته باشیم هر چند حضور ما نسبت به مردها پر رنگ نیست اما باز هم غنیمت است. بدون شک پارلمان برای خانم هایی که تازه به سیاست امده اند  فرصتی بوده که اشتباهات خود را مشاهده کرده و ضروریات خود را بشناسند اما برای ما که عزیزترین سالهای عمر خود را در این راه به قربانی دادیم با افتخار این راه را همچنان ادامه خواهیم داد. کار کردن در پارلمان نیز یک مکلفیت کاری بوده که این وظیفه را هدفمندانه پیش بردم. باورم این است که زنان صرفنظر از اینکه موقف رسمی شان چیست و یا چگونه صحبت میکنند مهم این است که باورشان چیست. آمدن آنان به پارلمان نمی تواند نظرشان را تغییر دهد مگر اینکه خودشان به یک خودباوری نرسیده باشد و من فکر میکنم هستند یک تعداد بسیار کمی از خواهران ما  که به خودباوری نرسیده اند .

 

سوال:  ما شاهد دسته بندی های متعدد سیاسی در درون پارلمان کشور می باشیم. دیدگاه شما در رابطه به این نوع دسته بندی ها چیست؟ 

 

بسیار طبیعی است. افغانستان کشوری است که مردم از نام احزاب سیاسی بد میبرند و این به دلیل گذشته ی خرابی است که احزاب سیاسی از خود بر جای گذاشته اند. افغانستان کشوری است که از لحاظ ترکیبات قومی، مذهبی و گروهی بسیار پاشیده است و شما نمی توانید به راحتی پیوند بزنید و دسته بندی ها خاصیت پارلمان است؛ هیچ پارلمانی را شما نمیتوانید پیدا کنید که همفکر و همنظر باشد و شاید هیچ پارلمانی را هم پیدا نکنید که منافع ملی خود را درک کرده نتواند. اما بله، شما هیچ پارلمانی را هم پیدا کرده نتوانید که متاسفانه درک دقیق از پارلمان ندارند اما به هر ترتیب آنچه خاصیت پارلمان هاست مبارزات سیاسی است  مخصوصا کشوری که سی سال جنگ را تجربه نموده است.

 

 

 

 

سوال : در پارلمان جریانی موسوم به "خط سوم" که شما در رأس این جریان قرار دارید تشکیل یافته است. شما میتوانید بگویید که این جریان سیاسی درون پارلمانی بر اساس کدام معیار و ضرورتمندی شکل یافته است؟

 

شما برای جریان های سیاسی معیار تعیین کرده نمیتوانید نه معیار و نه میعاد بخاطریکه این یک جریان فکری است اصول رفتاری ما ارزش های مشترک ماست و البته این یک کاری است که در داخل پارلمان انجام پذیرفت. وقتی  نظریات خود را از زبان دیگر همکارانمان مورد بحث قرار میگیرد مایه ی خورسندی و علاقمندی بود به همین سبب ما به حمایت خود پرداختیم و جریان سیاسی را به نام خط سوم ایجاد نمودیم. با کمال تاسف که در پارلمان، دیگران به حدی پراکنده بودند که نمی توانستند در سطح پنچ یا شش نفر با هم یکجا باشند و یک هویت داشته باشند، در کنار اینکه نظر واحد دارند دیگران موفق به این گپ نشدند و به همین دلیل بود که گروه خط سوم هم از اظهار حضور گرفته تا قبولاندن نظر خود مشکلات زیادی را سپری کرد. درجریان چهار سال گذشته افت و خیز های زیادی داشته ایم، مشکلات زیادی رادر پارلمان افغانستان بخاطری که یک صدای متفاوت بودیم نسبت به اکثریت اعضای پارلمان متقبل شدیم ،همکاران ما توهین و تحقیر شدند، به ناحق حق شان سلب شد اما مبارزه خود را رها نکردیم و هدف خود را فراموش نکردیم و همچنان راه خود را ادامه دادیم.به باور ما که دموکراسی و حاکمیت میتواند در چهرۀ احزاب سیاسی شکل بگیرد در دسته بندی های سیاسی شکل بگیرد و این خوب است که ما یک گروه متفق القول و همنظر باشیم.

 

سوال: آیا حضور زنان در پارلمان اشکال نمادین داشته ویا سیر طبیعی داشته است؟

 

 

متفاوت است، بسیار متفاوت. من از ابتدا هم به این نظر بودم که زنان در پارلمان به سه دسته تقسیم میشوند. گروه اول زنها کسانی هستند که همه تابع مردان هستند و همه به حمایت مالی مردها گرفته تا افکار مستقل سیاسی شان از آنان جدا نیست. گروه دیگری هم هستند که اگر زن نیز میباشند موضوع زن برایشان یک تجارت و شعار است و آنها هیچ سخن دیگری برای بیان ندارند، شاید یک فیصدی بسیار اندک و بسیار کم و شاید در جمع فیصدی هم نیاید خانم هایی در پارلمان می باشند که هدفمند بازی میکنند و در محل گام بر میدارند. متاسفانه رقم این زنان بسیار کم است . صحیح است که زنان در دیگر پارلمان ها با هم همصدا باشند مگر اینکه منافع عمومی زنان در خطر نباشد اما برخی اوقات حس تحمل ناپذیری در بعضی موارد متاسفانه حسادت هایی بی مورد را هم سبب گردیده تا زنان کاملا از هم جدا باشند .

 

سوال: شما چگونه میتوانید این نمودارها را به یکدیگر ربط دهید؟

 

من بیست سال عمر خود را برایش سپری کردم. من مثل یک سمارق بعد از باران از زمین بیرون نیامدم. من به یاد دارم 9 سال پیش از امروز را  که تنها زنها نبودند که از من سوال میکردند اما بعد از 9 سال که بزرگترین مسائل افغانستان از من سوال میشود من خوش هستم که در این مورد افتخار دارم که حرف بزنم نظریاتم را داشته باشم و اما در کنارش سیاست یک علم است یک هنر نیست گذشته از اینکه از کوره داغ زمان خود تجربه میگیرد با مکتب های سیاسی جهان آشنا باشد با احزاب سیاسی  جهان آشنایی داشته باشد و همچنان فکر سیاسی داشته باشند به باور ما یک گفتمان جدیدی را و یک دیدگاه جدیدی را به مردم افغانستان عرضه کردیم بدون شک این صدا صدای اکثریت خاموش است اما بیرون کشیدنش ، شکل دادنش، بیان کردنش و افاده اش و دفاع از این موضوع مکلفیت ما بوده که در حرکت سیاسی به نام خط سوم شکل گرفته است.

 

سوال: آیا به نظر شما جنبش فمینیستی در افغانستان توسعه و گسترش یافته است؟

 

نه، حتی آغاز نیافته، دو چیز را از یکی دیگر متفاوت ببینید. یکی جنبش برحق فمینیستی و دیگر حرکتهای فمینیستی یا نهضت زنان و جنبش های فمینیستی که اهداف مشخصی دارند و میخواهند به آن برسند، اما نهضت دگراندیشی در میان زنان افغانستان هنوز در سطح ابتدائی اش قرار دارد در سطح آرمانی اش نرسیده در سطح ابتدائی اش اکثر مادران کم سواد میخواهند فرزندان باسواد داشته باشند اگر مادرانی که در ازدواج اجباری قرار گرفته اند نمی خواهند فرزندانشان قربانی این موضوع شوند و یا دوباره چنین سرنوشتی را داشته باشند.

 

سوال: شما چه فکر میکنید حتی در میان زنان تحصیل کرده ما این جریان دگراندیشی و نهضت زنان......

 

جواب: وقتی که شما جریان میگویید، جریان فکری.... هنوز هم نه... بسیار شعار زده شده؛ مشکل حقوق زنها درافغانستان همین شعار زدگی می باشد که  مشکل شده است آنرا تفکیک کنیم.

 

سوال: در شرایط سنتی و قبیلوی افغانستان، مدرن گرائی خواسته های زنان و توقعات شان به عنوان نیمۀ دیگر جامعه چیست؟

 

جواب: به باور شما مدرن گرائی چی است؟

 

سوال: مدرن گرایی یعنی از زیر بافت سنتی جامعه خود را بیرون کشیدن.

 

جواب:  هنوز آن بافت، محکمتر از آن چیزی است که ما زمینۀ اندیشیدن به مدرنیته را داشته باشیم. هنوز آن بافت به حدی محکم است که زنان به شکل طبیعی اش فکر میکنند که باید قربانی باشند.هنوز آن بافت به انداه ای محکم است که مادر بیسواد محدودیت های معین تعلیمی را بر روی دخترش وضع میکند. فراموش نکنید که شما در هیچ جامعه ای  نمیتوانید از مدرنیته حرف بزنید مگر آنکه آنچه در گذشته بوده وداع کنید.

 

سوال: هشت سال از حضور زنان در مناصب حکومتی و غیر حکومتی سپری گشته است آیا زنان توانسته اند به توقعاتشان دست یابند؟

 

جواب:  نی؛ یک آغاز بوده.

 

سوال: فقط یک آغاز؟  شما این آغاز را چگونه میبینید؟

 

جواب: ما یک آغاز داشتیم.انجام این؛ شاید حداقل پنجاه سال زمان گیر بوده باشد .

 

سوال: حکومت جدید افغانستان وعده های فراوانی مبنی بر واگذار کردن پست های بلند حکومتی به زنان داده است تا چه اندازه این وعده ها را تحقق یافته میبینید؟

 

جواب: بسیار زیاد باور به حق زن ندارند. برای ما وعده مهم نیست، "چی میکنند" عملا این مهم است و آنچنانی که وعده داده بود از سال 2001 الی 2009 چیزی انجام نشده است.

 

سوال: در حالی که زنان بسیاری معلول، معیوب، بی سرپرست، معتاد و غیره میباشد نهادهای مدافع حقوق زنان و جریانات سیاسی و اجتماعی زنان چه اقداماتی برای رفع این معضل نموده اند؟

 

جواب: محدود به شهرها و منحصر به پروژه های خارجی.

 

سوال: یعنی شما موفق نمی بینید؟

 

جواب: موفق یک گپ دیگر است. در ابتدا در شهرها بسیار محدود شده و تمام آن حرکت پروژه ای است؛ دونر چه میخواهد؟

 

سوال: در جریانات سیاسی شما جایگاه زنان را چه قسم ارزیابی میکنید؟

 

جواب:  هیچ نیست. ما اول زن سیاستمدار نداریم زنی که خودش فکر سیاسی را بیاید و تفکیک کند که محافظه گرا است، دموکرات است، لیبرال دموکرات است و یا سوشیل دموکرات است. این مشکلات را ما داریم.

 

سوال: چرا فکر میکنید ما نداریم در ترکیبات خود؟

 

جواب: بخاطریکه مردهای سیاسی هم نداریم. من گفتم که سیاست هنر نیست بلکه علم است. آنهایی که در بحران، بعنوان رهبر مطرح شدند آنها هم افکار واحد و دید خاص سیاسی نداشته اند و به همین دلیل است که زمینه و فعالیت در خط های فکری سیاسی برابر است اما چون فهم و درک از سیاست بسیار ضعیف است به همین دلیل است که من اکثرا میشنوم خانمها در یک نظر خود چهار مکتب سیاسی را ناخواسته بیان کنند  که یکی با دیگری در تناقض بیایند اما معلوم دار که ما نداریم زنهای سیاستمدار در افغانستان. یکی حرف زدن است و یک سیاستمدار است اما در هر حالتش ما به خانم هایی که سیاسی باشند و سیاسی بیندیشند ضرورت داریم.

 

سوال : باید نهادی باشد که این زنان را آماده کنند برای سیاست...

 

جواب: کمیته مشارکت سیاسی زنان وجود دارد اما من باور دارم که فکر سیاسی چیز جدایی است که آدم بتواند آن را جایی بیاموزد افکار سیاسی دو چیز است که در جهان خوب است اما بسیار نامش بد شده یکی موضوع عشق و یکی موضوع سیاست. عشق احساس درونی است. محبت که با زبان بیان نمیشود بلکه به احساس گفته میشود، درک میشود، در درون شناسایی میشود که متاسفانه آن را مکدر و آلوده ساخته و آن را در هوس خلاصه کرده است و سیاست چی است؟ سیاست ایدیولوژی است، اندیشه ، عقیده و باور است، اصول و پرنسیب است که متاسفانه  یک نفر تا دیروز بسیار یک چپی خطرناک بود و امروز راست خطرناک میشود و یا راستی خطرناک وامروز یک چپی خطرناک میشود به این خاطر است که این هردو در اکثر کشورها و در کشورهای جهان سوم به این شکل پیشرفته که هر دو را مکدر ساخته است.

 

سوال:  اگر در آینده یک جریان سنت گرا و قبیله گرا……

 

جواب: افغانستان کشور قوم گرا نیست، قبیله گرا نیست . یک افغانستان است. شما صف بندی های قوم گرایی را تنها در دو طبقه میبینید یکی آنهایی که اکت سیاست را میکنند و یکی آنهایی که اکت روشنفکر بودن را می کند. اما فضل خدا فیصدی اینها از پنچ فیصد اضافه نمیشود  و شاید پایینتر باشد وقتی که شما در متن اجتماع داخل میشوید اینها را واحد و یکپارچه میبینید ورنه با این سیاست های شکسته و ریخته در طول سی و پنچ سال گذشته چیزی به نام افغانستان وجود نمی داشت.و پیوند ها به حدی محکم است که از پیوند های خونی گرفته تا پیوند های محلی، اخلاقی، اجتماعی و فضل خدا این دو قشری را که گفتم دردسر ساز است توانستند از بین ببرند.

 

سوال: به عنوان آخرین پرسش؛ شما اگر گفتنی برای مجله نگاه زن و خوانندگان این نشریه داشته باشید بفرمایید؟

 

اولا من میخواهم که "نگاه زن" یک نگاه عاشقانه نباشد. نگاه جدی به مسائل و به دیدگاهها باشد به مواردی که جدی به نگریستن و اندیشیدن دارد و به خوانندگان و کسانی که این نشریۀ زیبا را مطالعه میکنند توقع من این است که به همان نگاهی که نوشته شده و به آن خطوط بپردازند.

 







گزارش تخلف
بعدی