"نگاه زن" منعکس کنندۀ نگاهی نو  زنان افغان                           .

وضعیت زنان در عربستان

سوزان مشهدی نویسنده سعودی
این مقاله با توجه به اینکه با قلم یک زن عربستانی نگاشته شده و مشکلات زنان عربستان را بازگو مینمود اما متاسفانه این مقاله در روزنامه ی "الحیات" در عربستان چاپ نگردید. ازاینرو با حفظ امانت داری این مقاله بدون کم و کاست در معرض دید خوانندگان قرار میگیرد:

آیا زمان آن نرسیده که مسئولان مردسالار جامعه به این شیوه تفکر که تاثیرات بسیار منفی در تمام ابعاد زندگی داشته، بیندیشند و در آن تغییری ایجاد کنند.

 

نرسیده که مسئولان مردسالار جامعه به این شیوه تفکر که تاثیرات بسیار منفی در تمام ابعاد زندگی داشته، بیندیشند و در آن تغییری ایجاد کنند.

….تو از دوران پسر بودنت به لباس سفید و اتوکرده خود می بالی، همچنین به “غتره” [چادر سفیدی که اعراب روی سر می اندازند] معطر که بتو جلال و زیبائی تازه ای می بخشد و از طرفی تو را از حراست آفتاب محفوظ می دارد.

من از کوچکی و در سن بازی و فعالیت، در زندان عبائی سیاه می روم که بر عکس حرارت آفتاب را جذب می کند، بعضی وقتها در درون عبا احساس می کنم از شدت حرارت بجوش آمده ام.

تو اولین آرزوی هر پدری هستی، زیرا می تواند در میان جمع دوستان و خویشان بر خود ببالد، اما من در آرزوی بعدی هستم.

تو اولین آرزوی مادر نیز هستی ، زیرا با آمدن تو مادر آرام می گیرد که شوهرش به بهانه پسر نمی تواند بفوریت برود و همسر جوان دیگری را به حبله نکاح در آورد، تو موجب افتخار مادر هستی و من موجب تحقیر و سرشکستگی مادر.

تولد من موجب می شود که پدر به دنبال پیدا کردن تو بیفتد و از آن پس مادر را ” مادر دختر” صدا بزند، اسم تو همه جا با افتخار یاد می شود که پدرِ فلان و مادرِ فلان[منظور پدر را با وصف ابوعلی و یا ابو محمد یاد و یا ام علی و ..] اما اسم من هیچ کجا شنیده نمی شود، گویا اصلا وجود ندارم و من از شنیدن نام خود محرومم.

و اگر احیانا با وجود من پدرم را بنام من صدا زدند که مثلا ” پدر معصومه”، اما با اولین روزی که تو بیایی نام من از اذهان همه محو می شود، مثل اینکه من نبوده ام.

تو هر وقت اراده کنی می توانی ازدواج کنی و هر وقت بخواهی می توانی زنان بیشتری را بر حرمسرا بیفزائی، فرزندان تو همگی نیز می توانند دارای تذکره کشور عربستان شوند و این قانون شامل زن، و یا زنهای تو نیز می شود، حتی اگر آنان شهروندان کشورهای دیگر باشند، اما من هر گاه و با هر کس که مایل باشم ، نمی توانم ازدواج کنم، زیرا اختیار من با ” ولی” من است، پدر، برادر، عم، جد. اختیار در مورد ازدواج برای من در شکل کالای بسیار لوکس و گرانبهایی است که باید آنرا در خواب ببینم. من اگر بعد از سن قانونی ، برای مثال، موفق شدم با شخصی غیر سعودی ازدواج کنم، همسر من و فرزندانم به آسانی نخواهند توانست تذکره سعودی بگیرند. مراحل بسیار شاقی را همسر من باید طی کند و فرزند پسر من تنها در سن ۳۵ سالگی می تواند تذکره بگیرد، آنهم با شرایط بسیار پیچیده ای که در قانون آمده است. ازدواج من با شخصی که تبعه عربستان نباشد، بمثابه اعقاب جمعی برای من و فرزندان من است.

تو هر گاه اراده کنی، می توانی همسر خود را طلاق دهی بدون هیچ مانعی و یا می توانی بدون طلاق نیز ناپدید شوی، بدون هیچ احترام و مسئولیتی در برابر حقوق انسانی و مسیر آنها، زیرا اختیار آنان پس از خداوند بدست تو سپرده شده است، در صورتیکه من حق درخواست طلاق را ندارم.

اگر یکوقت جرات کردم تا بر اساس اجحافی که بمن می شود، درخواست طلاق کنم، می دانم که باید سالیان درازای را بدون دستیابی به طلاق از عمر خود سپری نمایم.

….زیرا تو در جلسات طلاق حاضر نمی شوی و از من می خواهند تا در دادگاه ضرر و زیان های وارده بخود را به اثبات برسانم، امری که بسیار مشکل است و همه ضرر و زیانها و اجحافات در چهار دیواری خانه اتفاق افتاده است و اثبات آن به آسانی انجام نمی پذیرد. من باید از تو اطاعت کنم ، حتی اگر تو فاسد ، معتاد، فاسق و یا همسر دیگری داشته باشی. تو هر لحظه اراده کنی ، می توانی هر هتلی رفته و ساکن شوی، حتی اگر با کسی بروی که با وی رابطه نامشروع داری ، زیرا در ” کارت خانوادگی” متعلق بتو نام من بعنوان همسر نوشته شده و تو می توانی براحتی از آن استفاده کنی.

و من براینکه ” سیاهم” [بمعنای دارنده عبای سیاه و زن ]، همیشه مورد اتهام می باشم، اجازه ندارم بهیچ هتلی مراجعه کنم؛ در هیچ جا، نه در مکه، نه در مدینه. من حتی اگر در تور مذهبی و یا گردشگری نیز باشم، اجازه ورود به هتل را ندارم، مگر اینکه نامه ای از ولی امر خود و یا اداره پولیس داشته باشم.

تو می توانی بنام فرزندان ذکور و اناث بهر کجا و بدون اجازه و آگاهی آنان نامه بنویسی، اما من این اختیار را بدون موافقت تو “پدر” ندارم.

تو”سفیدی”، ” دیه” کامل داری و من ” سیاهم”، نصف “دیه ” تو را دارم.

تو بعد از مرگ من می توانی فورا تجدید فراش کنی و جامعه تو را در این کار ترغیب خواهد کرد. مردم در هنگام جلسات تعزیه ، بتو کلمه ” خداوند ازدواج تازه ای را بر تو مبارک بدارد” خواهند گفت و تو نیز با شادی استقبال خواهی کرد.

من بخاطر ” سیاه بودنم” اگر حتی فکر ازدواج را هم داشته باشم، آنهم می بایستی پس از پایان دوره ” عِده” (۹۰ روزه) متهم خواهم شد که زنی بی اصل و نسب هستم و این تازه غیر از تحقیر و نفرت فرزندانم نسبت به من خواهد بود که به پدرشان خیانت کرده ام….

آیا زمان آن نرسیده که مسئولان مردسالار جامعه به این شیوه تفکر که تاثیرات بسیار منفی در تمام ابعاد زندگی داشته، بیندیشند و در آن تغییری ایجاد کنند. تفکر و سیاست مردسالارانه تاثیر بسیار سوئی در نوع تربیت فرزندان جامعه ما داشته و ما مسلمانان را در چشم جهانیان تحقیر می کند، فرزندان ما نیز همگی و به حکم عادت ها و سنت های سیاه - سفید قضاوت می کنند.




گزارش تخلف
بعدی